خردمندان

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ

خردمندان

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ

خردمندان

با افزایش کاربران شبکه های اجتماعی و کم توحهی به وبلاگ ها بنده نیز در شبکه اجتماعی instagram با یوزر"aliasgharrezae" فعالیت دارم و کمتر در وبلاگ شخصی مطلبی نشر خواهم داد
یا علی

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

شق القمر باید بدید آنگه که بی سر می شود

دوشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۳۷ ق.ظ
یک شعر که به نظرم از شعر های قبلی خیلی بهتره تقدیم به دوستان اهل بیت اگر حالتون منقلب شد یاد ما هم باشید التماس دعا 

یاد تو باشم  درد هایم کمتر می شود 
بی یاد تو  هر زخم، بدتر می شود 

کربلایت جان ما را  برده اندر قتله گاه
در نهایت یاد تو ، آن عشق برتر می شود 

کف العباس و حرم یا خیمه گاه
نمی فهمم کدامین  با بهشت رب برابر می شود 

ایستادن کنار آن حریمت آرزوست 
عشق تو در جان ما آخر سراسر می شود 

می شود شعرت بگفت و روضه ات آخر نخواند 
ابتدایش روضه ام با نام اکبر می شود 

یک بدن روی زمین آخر چرا 
یک پدر در میان تکه ها باشد میسر می شود ؟

یک پسر اینجا و آنجا دیگری 
منقلب شاید پدر در نعش اکبر می شود 

یک شیر خواره ،آنچنان آبی نمی خواهد ولی 
با سه قطره سیراب، جان اصغر می شود 

چون که شیری در میان دشت، افتاد روی زمین 
مجسم در خیالش جسم حیدر می شود 

یک برادر در کنار  علقمه روی زمین 
شقّ  القمر باید بدید آنگه که بی سر می شود 

توی گودال، صدها نفر در پیش رو 
بی نفس روی زمین دنبال خواهر می شود 

با یک نفر هم می شود جانش بکند 
مرد زخمی رو به رو با جنگ لشگر می شود 

درون گودال نمی دانم چه شد 
که خواهر روی بلندی دست بر سر می شود 

با نوک تیغ ، سر خورشید، نتوان برید 
ذوب حرارت تیغ خنجر می شود 

یک زن و مردان بی غیرت خدایا می شود 
صوت قرآن بشنوی گوش ها کر می شود 

این همه اعجاز دید و شنید آخر چرا 
با این همه اعجاز، زندیق وکافر می شود 

شام اگر بدتر بُوَد از نینوا 
با صدای هلهله دشنام ها در می شود 

دختری با حال خود یاد پدر افتد کنون 
گریه هایش ناله هایش ،عاقبت شر می شود 

چون کودکی دست می گیرد به دیوار و می افتد برزمین 
در خاطرات عمه ای تکرار مادر می شود 

یک خرابه غرق ماتم ، دختری یاد پدر 
این بار سر جای پدر مهمان دختر می شود 

روضه خوان گوید که حال اینگونه است 
بی نمک روضه بدون روضه ی در می شود 

مادری روی زمین و لشگری در پیش رو 
پهلو شکسته در کوچه ها دنبال همسر می شود 

مادرم گریه مکن مهدی می آید عاقبت 
روز ها با صدای گریه های مادری سر می شود 

منتقم آخر بیا جانم در آمد دیگری 
با نام تو این قصه آخر می شود 

آنچه خوبان دارند تو یک جا  داری 
آخرش یوسف زهرا ، یکدانه دلبر می شود 

شعر از "دیگه مهم نیس " 93/6/3

نظرات  (۶)

۰۳ شهریور ۹۳ ، ۰۲:۳۳ محمد رضا ندیم پور
سلام
"در مسیر عشق سر دادن کجا بخشندگی است

 هر کجا جانبازیت از جنس اصغر  می شود    "

فی البداهه ای بود در همراهی شما.  به روزیم با" تلنگرهای فرهنگی(1)و...
موفق باشید.               
پاسخ:
علیک سلام 
زیبا بود 
۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۴۰ محدثه انصاری
سلام  شاعر عزیز
شعر زیبا و با مفهوم والایی سرودید . به نظر من یک کم شعر طولانی بود اگر کشف های شعر بیشتر بود کشش نسبت به تا آخر شعر خوندن بیشتر میشد.

درکل شعر زیبایی سرودید
قلمتان سبز
یا علی.
پاسخ:
علیکم السلام
ممنون از نظرتون از اشعار بعدی سعی می کنم رعایت کنم
www.patoogh.blog.ir

با مطلبی از آرامش روح در خدمتم خوش حال میشم تشریف بیاورید .
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۴۶ ابوالحسن جعفری پرچکوهی
سلام .

از شما ممنونم که تا الان با من همراه بودید . خیلی زحمت کشیدید .

من تا مدتی طولانی نیستم و وبلاگم تعطیله . هر وقت آمدم خبر میدهم .
این آخرین پستمه حتما اگه دوست داشتید بیایید .

خوش حال میشم .

یا علی .
سلام علیکم :
با مطلبی در مورد توکل و سخنرانی استاد دانشمند در مورد توکل به روزم .
منتظر شما بزرگواران و نظرات زیباتون
اجر کم عند الله
التماس دعای فراوان
یا علی مدد
پاسخ:
علیکم السلام
اندکی صبر...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">