خردمندان

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ

خردمندان

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ

خردمندان

با افزایش کاربران شبکه های اجتماعی و کم توحهی به وبلاگ ها بنده نیز در شبکه اجتماعی instagram با یوزر"aliasgharrezae" فعالیت دارم و کمتر در وبلاگ شخصی مطلبی نشر خواهم داد
یا علی

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر حافظ در مورد امام حسین» ثبت شده است

یک شعر که به نظرم از شعر های قبلی خیلی بهتره تقدیم به دوستان اهل بیت اگر حالتون منقلب شد یاد ما هم باشید التماس دعا 

یاد تو باشم  درد هایم کمتر می شود 
بی یاد تو  هر زخم، بدتر می شود 

کربلایت جان ما را  برده اندر قتله گاه
در نهایت یاد تو ، آن عشق برتر می شود 

کف العباس و حرم یا خیمه گاه
نمی فهمم کدامین  با بهشت رب برابر می شود 

ایستادن کنار آن حریمت آرزوست 
عشق تو در جان ما آخر سراسر می شود 

می شود شعرت بگفت و روضه ات آخر نخواند 
ابتدایش روضه ام با نام اکبر می شود 

یک بدن روی زمین آخر چرا 
یک پدر در میان تکه ها باشد میسر می شود ؟

یک پسر اینجا و آنجا دیگری 
منقلب شاید پدر در نعش اکبر می شود 
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۳۷
دیگه مهم نیس

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت * گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت


بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم * یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت


رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس * گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت


در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا * سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت


چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی * جانا روا نباشد خون ریز را حمایت


در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود * از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت


از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود * زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت


ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم * یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت


این راه را نهایت صورت کجا توان بست * کش صد هزار منزل بیش است در بدایت


هر چند بردی آبم روی از درت نتابم * جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت


عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ * قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۲ ، ۰۰:۵۵
دیگه مهم نیس